1 اهلی ز توفیق بد تبرا میکن از خلق ببر بحق تولا میکن
2 چون معرکه جهان بلا انگیزست بنشین بکناری و تماشام میکن
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 گر به فانوس خیال آیی چو شمع اغیار را در سماع آرد رخت صد صورت دیوار را
2 لاف خوبی گر زند گلزار پیش روی تو برق حسنت آتش غیرت زند گلزار را
1 آن کعبه جان سوی خود میخواند از یاری مرا ای گریه در خون جگر آلوده نگذاری مرا
2 بودم من ای خورشید رخ در خاک خواری ذره وش برداشتی از خاک ره با این همه خواری مرا
1 گر نامه بینامِ خوشت بوسد زبان خامه را آن رو سیاهی بس بود تا روز محشر نامه را
2 دلدادهٔ نام توام از هرکه نامت بشنوم بر مژده نام خوشت هم جان دهم هم جامه را
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **