- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 باز روی تو خون آلوده و جعد تو تر است زلف مشکین ترا باد صبا جلوه گر است
2 گل دمد در چمن حسن تو از خندیدن مگر اندر سر زلف تو نسیم سحر است
3 تا بزیر و زبر رخ گل و سنبل داری سنبل و گل شده از روی تو زیر و زبر است
4 هر که دید آن خط تو غالیه دارند از اشک خال مشکین تو خود غالیه دان دگر است
5 نگشاید مگر آن لحظه که لب بگشایی جعد شکر که گره بر گره از نیشکر است
6 وصل تو هیچ فراموش ز دل می نشود گوییا لطف ملک زاده خورشید فر است