باز روی تو خون آلوده از امیرخسرو دهلوی غزل 1982

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

باز روی تو خون آلوده و جعد تو تر است

1 باز روی تو خون آلوده و جعد تو تر است زلف مشکین ترا باد صبا جلوه گر است

2 گل دمد در چمن حسن تو از خندیدن مگر اندر سر زلف تو نسیم سحر است

3 تا بزیر و زبر رخ گل و سنبل داری سنبل و گل شده از روی تو زیر و زبر است

4 هر که دید آن خط تو غالیه دارند از اشک خال مشکین تو خود غالیه دان دگر است

5 نگشاید مگر آن لحظه که لب بگشایی جعد شکر که گره بر گره از نیشکر است

6 وصل تو هیچ فراموش ز دل می نشود گوییا لطف ملک زاده خورشید فر است

عکس نوشته
کامنت
comment