بازم صنما از جلال الدین محمد مولوی غزل 2189

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

بازم صنما چه می‌فریبی تو

1 بازم صنما چه می‌فریبی تو بازم به دغا چه می‌فریبی تو

2 هر لحظه بخوانیم کریمانه ای دوست مرا چه می‌فریبی تو

3 عمری تو و عمر بی‌وفا باشد ما را به وفا چه می‌فریبی تو

4 دل سیر نمی‌شود به جیحون‌ها ما را به سقا چه می‌فریبی تو

5 تاریک شده‌ست چشم بی‌ماهت ما را به عصا چه می‌فریبی تو

6 ای دوست دعا وظیفه بنده‌ست ما را به دعا چه می‌فریبی تو

7 آن را که مثال امن دادی دی با خوف و رجا چه می‌فریبی تو

8 گفتی به قضای حق رضا باید ما را به قضا چه می‌فریبی تو

9 چون نیست دواپذیر این دردم ما را به دوا چه می‌فریبی تو

10 تنها خوردن چو پیشه کردی خوش ما را به صلا چه می‌فریبی تو

11 چون چنگ نشاط ما شکستی خرد ما را به سه تا چه می‌فریبی تو

12 ما را بی ما چه می‌نوازی تو ما را با ما چه می‌فریبی تو

13 ای بسته کمر به پیش تو جانم ما را به قبا چه می‌فریبی تو

14 خاموش که غیر تو نمی‌خواهیم ما را به عطا چه می‌فریبی تو

عکس نوشته
کامنت
comment