جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

باز از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 841

غزل 841 ام از 6329 غزلیات

باز آفتاب دولت بر آسمان برآمد

1 باز آفتاب دولت بر آسمان برآمد باز آرزوی جان‌ها از راه جان درآمد

2 باز از رضای رضوان درهای خلد وا شد هر روح تا به گردن در حوض کوثر آمد

3 باز آن شهی درآمد کو قبله شهانست باز آن مهی برآمد کز ماه برتر آمد

4 سرگشتگان سودا جمله سوار گشتند کان شاه یک سواره در قلب لشکر آمد

5 اجزای خاک تیره حیران شدند و خیره از لامکان شنیده خیزید محشر آمد

6 آمد ندای بی‌چون نی از درون نه بیرون نی چپ نی راست نی پس نی از برابر آمد

7 گویی که آن چه سویست آن سو که جست و جویست گویی کجا کنم رو آن سو که این سر آمد

8 آن سو که میوه‌ها را این پختگی رسیدست آن سو که سنگ‌ها را اوصاف گوهر آمد

9 آن سو که خشک ماهی شد پیش خضر زنده آن سو که دست موسی چون ماه انور آمد

10 این سوز در دل ما چون شمع روشن آمد وین حکم بر سر ما چون تاج مفخر آمد

11 دستور نیست جان را تا گوید این بیان را ور نی ز کفر رستی هر جا که کفر آمد

12 کافر به وقت سختی رو آورد بدان سو این سو چو درد بیند آن سوش باور آمد

13 با درد باش تا درد آن سوت ره نماید آن سو که بیند آن کس کز درد مضطر آمد

14 آن پادشاه اعظم در بسته بود محکم پوشید دلق آدم امروز بر در آمد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر باز آفتاب دولت بر آسمان برآمد

شاعر شعر باز آفتاب دولت بر آسمان برآمد چه کسی است ؟

شاعر شعر باز آفتاب دولت بر آسمان برآمد جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر باز آفتاب دولت بر آسمان برآمد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر باز آفتاب دولت بر آسمان برآمد چیست ؟

قالب شعر باز آفتاب دولت بر آسمان برآمد غزل است

مضمون اصلی شعر باز آفتاب دولت بر آسمان برآمد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر