باز شیری با از جلال الدین محمد مولوی غزل 810

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

باز شیری با شکر آمیختند

1 باز شیری با شکر آمیختند عاشقان با همدگر آمیختند

2 روز و شب را از میان برداشتند آفتابی با قمر آمیختند

3 رنگ معشوقان و رنگ عاشقان جمله همچون سیم و زر آمیختند

4 چون بهار سرمدی حق رسید شاخ خشک و شاخ تر آمیختند

5 رافضی انگشت در دندان گرفت هم علی و هم عمر آمیختند

6 بر یکی تختند این دم هر دو شاه بلک خود در یک کمر آمیختند

7 هم شب قدر آشکارا شد چو عید هم فرشته با بشر آمیختند

8 هم زبان همدگر آموختند بی نفور این دو نفر آمیختند

9 نفس کل و هر چه زاد از نفس کل همچو طفلان با پدر آمیختند

10 خیر و شر و خشک و تر زان هست شد کز طبیعت خیر و شر آمیختند

11 من دهان بستم تو باقی را بدان کاین نظر با آن نظر آمیختند

12 بهر نور شمس تبریزی تنم شمع وارش با شرر آمیختند

عکس نوشته
کامنت
comment