-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 باز شیری با شکر آمیختند عاشقان با همدگر آمیختند
2 روز و شب را از میان برداشتند آفتابی با قمر آمیختند
3 رنگ معشوقان و رنگ عاشقان جمله همچون سیم و زر آمیختند
4 چون بهار سرمدی حق رسید شاخ خشک و شاخ تر آمیختند
5 رافضی انگشت در دندان گرفت هم علی و هم عمر آمیختند
6 بر یکی تختند این دم هر دو شاه بلک خود در یک کمر آمیختند
7 هم شب قدر آشکارا شد چو عید هم فرشته با بشر آمیختند
8 هم زبان همدگر آموختند بی نفور این دو نفر آمیختند
9 نفس کل و هر چه زاد از نفس کل همچو طفلان با پدر آمیختند
10 خیر و شر و خشک و تر زان هست شد کز طبیعت خیر و شر آمیختند
11 من دهان بستم تو باقی را بدان کاین نظر با آن نظر آمیختند
12 بهر نور شمس تبریزی تنم شمع وارش با شرر آمیختند