باز این دل من رو به از امیرخسرو دهلوی غزل 1500

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

باز این دل من رو به که آورد، ندانم؟

1 باز این دل من رو به که آورد، ندانم؟ وان صبر که بوده ست، کجا کرد، ندانم؟

2 شب ها منم و گوشه غم حال من این است حال دل آواره شبگرد ندانم

3 آن گرد که می خیزد ازان راه ببینید و آن کیست سوار از پی آن گرد، ندانم؟

4 اشک از سفر کوی ویم تحفه غم آورد من خوش تر ازین هیچ ره آورد ندانم

5 بازم به جگر می خلد آن قامت چون تیر ساقی، قدح باده که من درد ندانم

6 یاری که برنجد ز جفا، یار نگویم مردی که بترسد ز بلا، مرد ندانم

7 از هر که بپرسند بگوید که چه خسرو یک سوخته حادثه پرورد ندانم

عکس نوشته
کامنت
comment