باز مرا عشق کهن تازه شد از اثیر اخسیکتی غزل 63

اثیر اخسیکتی

اثیر اخسیکتی

اثیر اخسیکتی

باز مرا عشق کهن تازه شد

1 باز مرا عشق کهن تازه شد باز ز من شهر پر آوازه شد

2 دل ز برم رخت سفر بار کرد جان ز پیش تا در دروازه شد

3 رنج دل سوخته از حد گذشت درد دل ریش زاندازه شد

4 عشق اثیر ار چه کهن گشته بود مژده شما را که ز سر تازه شد

عکس نوشته
کامنت
comment