- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از نو، رقمی بر دل درویش کشیدم خط، بر خرد عافیت اندیش کشیدم
2 سودای تونا خوانده درآمد ز درجان در خانه دلی بود مرا، پیش کشیدم
3 تا راز تو در سرخی رخساره بپوشم بس خون که بچشم از جگر ریش کشیدم
4 دیدم که همه بی رقم درد تو صفرند منهم رقم درد تو بر خویش کشیدم
5 صد بار، ز بیداد تو رختی که ندارم از عالم هستی بعدم پیش کشیدم
6 با محرم و نا اهل چو نحل از قبل تو هم نوش فدا کردم و هم نیش کشیدم
7 از غایت جور تو، اثیرا سخنی ماند آن نیز بپیش تو جفا کیش کشیدم