- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 باز از قدم گل چمن پیر جوان شد وز زلف سمن باد صبا مشکفشان شد
2 تا عرضه دهد پیش قدت بندگی خویش سر تا به قدم سوسن آزاده زبان شد
3 تا زمزمهٔ مهر تو بشنید به صد شوق در رقص درآمد فلک و چرخ زنان شد
4 آب از هوس نخل خرامان قدت باز شوریده صفت در قدم سرو روان شد
5 در جان خیالی چو وطن ساخت غم عشق میخواست که ویران شود این خانه همان شد