باز از قدم گل چمن پیر از خیالی بخارایی غزل 116

خیالی بخارایی

آثار خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

باز از قدم گل چمن پیر جوان شد

1 باز از قدم گل چمن پیر جوان شد وز زلف سمن باد صبا مشک‌فشان شد

2 تا عرضه دهد پیش قدت بندگی خویش سر تا به قدم سوسن آزاده زبان شد

3 تا زمزمهٔ مهر تو بشنید به صد شوق در رقص درآمد فلک و چرخ زنان شد

4 آب از هوس نخل خرامان قدت باز شوریده صفت در قدم سرو روان شد

5 در جان خیالی چو وطن ساخت غم عشق می‌خواست که ویران شود این خانه همان شد

عکس نوشته
کامنت
comment