جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

باز از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1311

غزل 1311 ام از 6329 غزلیات

باز از آن کوه قاف آمد عنقای عشق

🌙 حالت شب
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9

1 باز از آن کوه قاف آمد عنقای عشق باز برآمد ز جان نعره و هیهای عشق

2 باز برآورد عشق سر به مثال نهنگ تا شکند زورق عقل به دریای عشق

3 سینه گشادست فقر جانب دل‌های پاک در شکم طور بین سینه سینای عشق

4 مرغ دل عاشقان باز پر نو گشاد کز قفس سینه یافت عالم پهنای عشق

5 هر نفس آید نثار بر سر یاران کار از بر جانان که اوست جان و دل افزای عشق

6 فتنه نشان عقل بود رفت و به یک سو نشست هر طرف اکنون ببین فتنه دروای عشق

7 عقل بدید آتشی گفت که عشقست و نی عشق ببیند مگر دیده بینای عشق

8 عشق ندای بلند کرد به آواز پست کای دل بالا بپر بنگر بالای عشق

9 بنگر در شمس دین خسرو تبریزیان شادی جان‌های پاک دیده دل‌های عشق

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر باز از آن کوه قاف آمد عنقای عشق

شاعر شعر باز از آن کوه قاف آمد عنقای عشق چه کسی است ؟

شاعر شعر باز از آن کوه قاف آمد عنقای عشق جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر باز از آن کوه قاف آمد عنقای عشق در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر باز از آن کوه قاف آمد عنقای عشق چیست ؟

قالب شعر باز از آن کوه قاف آمد عنقای عشق غزل است

مضمون اصلی شعر باز از آن کوه قاف آمد عنقای عشق چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه است.