جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

ای از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2741

غزل 2741 ام از 6329 غزلیات

ای آنک تو خواب ما ببستی

1 ای آنک تو خواب ما ببستی رفتی و به گوشه‌ای نشستی

2 ای زنده کننده هر دلی را آخر به جفا دلم شکستی

3 ای دل چو به دام او فتادی از بند هزار دام رستی

4 رستی ز خمار هر دو عالم تا حشر ز دام دوست مستی

5 با پر بلی بلند می‌پر چون محرم گلشن الستی

6 رو بر سر خم آسمان صاف تا درد بدی بدی به پستی

7 دولت همه سوی نیستی بود می‌جوید ابلهش ز هستی

8 گیرم که جمال دوست دیدی از چشم ویش ندیده استی

9 ای یوسف عشق رو نمودی دست دو هزار مست خستی

10 خامش که ز بحر بی‌نصیبی تا بسته نقش‌های شستی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای آنک تو خواب ما ببستی

شاعر شعر ای آنک تو خواب ما ببستی چه کسی است ؟

شاعر شعر ای آنک تو خواب ما ببستی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر ای آنک تو خواب ما ببستی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر ای آنک تو خواب ما ببستی چیست ؟

قالب شعر ای آنک تو خواب ما ببستی غزل است

مضمون اصلی شعر ای آنک تو خواب ما ببستی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر