ای آنک تو از جلال الدین محمد مولوی غزل 2772

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

ای آنک تو خواب ما ببستی

1 ای آنک تو خواب ما ببستی رفتی و به گوشه‌ای نشستی

2 ما را همه بند دام کردی ما بند شدیم و تو بجستی

3 جز دام تو نیست کفر و ایمان یا رب که چه بس درازدستی

4 گر خواب و قرار رفت غم نیست دولت بر ماست چون تو هستی

5 چون ساقی عاشقان تو باشی پس باقی عمر ما و مستی

6 ای صورت جان و جان صورت بازار بتان همه شکستی

7 ما را چو خیال تو بود بت پس واجب گشت بت پرستی

8 عقل دومی و نفس اول ای آمده بهر ما به پستی

9 این وهم من است شرح تو نیست تو خود هستی چنانک هستی

عکس نوشته
کامنت
comment