-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آخر ای دلبر نه وقت عشرت انگیزی شدست آخر ای کان شکر وقت شکرریزی شدست
2 تو چو آب زندگانی ما چو دانه زیر خاک وقت آن کز لطف خود با ما درآمیزی شدست
3 گر بپوسم همچو دانه عاقبت نخلی شوم زانک جمله چیزها چیزی ز بیچیزی شدست
4 زین سپس با من مکن تیزی تو ای شمشیر حق زانک از لطف تو ز آتش تندی و تیزی شدست
5 جان کشیدم پیش عشقش گفت کو چیزی دگر گفتم آخر جان جان زین سان ز بیچیزی شدست
6 چون حجاب چشم دل شد چشم صورت لاجرم شمس تبریزی حجاب شمس تبریزی شدست