اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

اهلی شیرازی
اهلی شیرازی

ذره خاکم و در کوی تو گر از اهلی شیرازی غزل 1106

غزل 1106 ام از 2632 غزلیات

ذره خاکم و در کوی تو گر گم باشم

1 ذره خاکم و در کوی تو گر گم باشم به که یکذره غبار دل مردم باشم

2 اینچه مستی است که چونغنچه ببوی تو مرا چاک گردد دل و در عین تبسم باشم

3 صاف می گر نبود درد سفالیست بسم من نه آنم که مقید به تنعم باشم

4 گر کشندم نکنم ناله که مردن به از آن کز رقیبان تو در بند ترحم باشم

5 اهلی از میکده بیرون نروم تا بابد بلکه گر خاک شوم خشت سر خم باشم

6 بنشاط و ناز خلقی گل وصل باز چیدند من و جور باغبانان نه همان گل و همین هم

7 همه عمر چشم اهلی بجمال یار بازست نه نظر بر آسمانش نه نگاه بر زمین هم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ذره خاکم و در کوی تو گر گم باشم

شاعر شعر ذره خاکم و در کوی تو گر گم باشم چه کسی است ؟

شاعر شعر ذره خاکم و در کوی تو گر گم باشم اهلی شیرازی می باشد.

شعر ذره خاکم و در کوی تو گر گم باشم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر ذره خاکم و در کوی تو گر گم باشم چیست ؟

قالب شعر ذره خاکم و در کوی تو گر گم باشم غزل است

مضمون اصلی شعر ذره خاکم و در کوی تو گر گم باشم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر