جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

برون از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 593

غزل 593 ام از 6329 غزلیات

برون شو ای غم از سینه که لطف یار می‌آید

1 برون شو ای غم از سینه که لطف یار می‌آید تو هم ای دل ز من گم شو که آن دلدار می‌آید

2 نگویم یار را شادی که از شادی گذشتست او مرا از فرط عشق او ز شادی عار می‌آید

3 مسلمانان مسلمانان مسلمانی ز سر گیرید که کفر از شرم یار من مسلمان وار می‌آید

4 برو ای شکر کاین نعمت ز حد شکر بیرون شد نخواهم صبر گر چه او گهی هم کار می‌آید

5 روید ای جمله صورت‌ها که صورت‌های نو آمد علم هاتان نگون گردد که آن بسیار می‌آید

6 در و دیوار این سینه همی‌درد ز انبوهی که اندر در نمی‌گنجد پس از دیوار می‌آید

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر برون شو ای غم از سینه که لطف یار می‌آید

شاعر شعر برون شو ای غم از سینه که لطف یار می‌آید چه کسی است ؟

شاعر شعر برون شو ای غم از سینه که لطف یار می‌آید جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر برون شو ای غم از سینه که لطف یار می‌آید در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر برون شو ای غم از سینه که لطف یار می‌آید چیست ؟

قالب شعر برون شو ای غم از سینه که لطف یار می‌آید غزل است

مضمون اصلی شعر برون شو ای غم از سینه که لطف یار می‌آید چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر