کسی که عشق نبازد نه از امیرخسرو دهلوی غزل 328

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

کسی که عشق نبازد نه آدمی سنگ است

1 کسی که عشق نبازد نه آدمی سنگ است بلای عشق کشد هر که آدمی رنگ است

2 چه نقش بندی از اندیشه ای که بی عشق است چه روی بینی از آیینه ای که در زنگ است

3 هزار پاره کنم جان مگر که در گنجد که چشم خوبان همچون دهان شان تنگ است

4 رها کنید که تن در دهم به بدنامی که نام نیک در آیین عاشقی ننگ است

5 سماع در دل من کار کرد و سینه بسوخت هنوز مطرب ما را ترانه در چنگ است

6 تو، ای صنم، که مرا در دلی چه سود ازان که در میان من و دل هزار فرسنگ است

7 به جنگ تیغ مکش، سر به آشتی برگیر که حاصل است به صلحت هر آنچه در جنگ است

8 به خشم می روی و در تو کی رسد خسرو که ره دراز و قدم سست و بارگی لنگ است

عکس نوشته
کامنت
comment