شبی با ما خیال خویشتن از امیرخسرو دهلوی غزل 1512

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شبی با ما خیال خویشتن را میهمان گردان

1 شبی با ما خیال خویشتن را میهمان گردان ز باغ عارض خود مجلسم را بوستان گردان

2 به زیبایی و رعنایی برون آ یک ره از خانه ز رخ بنما گلستان و ز قد سرو روان گردان

3 هوس دارم از آن نرگس نگاهی، سوی من بنگر چو چشم ناتوان خود مرا هم ناتوان گردان

4 خدا را چند سوزم ز آتش بی مهری آن مه؟ بده صبری مرا یا با من او را مهربان گردان

5 غم عشق تو دارد پایمالم تا شوم کشته تو هم با او جفا را بهر قتلم هم عنان گردان

6 چه پنهان می شوی، بنمای روی خویش خلقی را چو خسرو هر طرف از عشق خود بی خانمان گردان

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر