-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 لحظهای قصه کنان قصه تبریز کنید لحظهای قصه آن غمزه خون ریز کنید
2 در فراق لب چون شکر او تلخ شدیم زان شکرهای خدایانه شکرریز کنید
3 هندوی شب سر زلفین ببرد ز طمع زلف او گر بفشانید عبربیز کنید
4 بس زبان کز صفت آن لب او کند شود چون سنان نظر از دولت او تیز کنید
5 ای بسا شب که ز نور مه او روز شود گر چه مه در طلبش شیوه شبخیز کنید
6 وقت شمشیر بود واسطهها برگیرید صرف آرید نخواهیم که آمیز کنید
7 شمس تبریز که خورشید یکی ذره اوست ذره را شمس مگوییدش و پرهیز کنید