1 یک لحظه فراغ خاطر گوشه نشین بهتر ز هزار شاهی روی زمین
2 نان جو و کنج فقر و سلطانی وقت انصاف بده چه سلطنت بهتر ازین
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 جز وصل هوس نیست چو پروانه خسان را کو شمع که آتش زند این بوالهوسان را
2 ای گل که دمد از نفست بوی بنفشه زنهار مکن همد خود هیچ کسان را
1 نمود چاک گریبان تنت که نسترن است تو یوسفی و گواه تو چاک پیرهن است
2 حریف شاهد و ساقی کجا بود زاهد میان خضر و مسیحانه جای اهرمن است
1 ای به خاطر صد غبار از رشک تو آیینه را کرده چاک از دست تو ماه منور سینه را
2 با تن چون برگ گل پشمینهپوشی کردهای زان بنوت نافه پوشد خرقه پشمینه را
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به