-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مهی چون او به ماهی برنیاید شهی ز انسان بگاهی برنیاید
2 چو زلف هندوی زنگی نژادش هندوستان سیاهی برنیاید
3 به اورنگ لطافت تا به محشر چو آن گلچهر شاهی برنیاید
4 دل افروزی چو آن خورشید خوبان ز طرف بارگاهی برنیاید
5 مهش خوانم ولیکن روشنست این که ماهی با کلاهی برنیاید
6 ور او را سرو گویم راست نبود که سروی در قباهی برنیاید
7 زمانی نگذرد کز خاک کویش نفیر دادخواهی برنیاید
8 گنهکارم چرا کان آتشم نیست کزو دود گناهی برنیاید
9 برو خواجو که آواز درائی درین کشور ز راهی برنیاید