جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

چشم از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 407

غزل 407 ام از 6329 غزلیات

چشم پرنور که مست نظر جانانست

1 چشم پرنور که مست نظر جانانست ماه از او چشم گرفتست و فلک لرزانست

2 خاصه آن لحظه که از حضرت حق نور کشد سجده گاه ملک و قبله هر انسانست

3 هر که او سر ننهد بر کف پایش آن دم بهر ناموس منی آن نفس او شیطانست

4 و آنک آن لحظه نبیند اثر نور برو او کم از دیو بود زانک تن بی‌جانست

5 دل به جا دار در آن طلعت باهیبت او گر تو مردی که رخش قبله گه مردانست

6 دست بردار ز سینه چه نگه می‌داری جان در آن لحظه بده شاد که مقصود آنست

7 جمله را آب درانداز و در آن آتش شو کآتش چهره او چشمه گه حیوانست

8 سر برآور ز میان دل شمس تبریز کو خدیو ابد و خسرو هر فرمانست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چشم پرنور که مست نظر جانانست

شاعر شعر چشم پرنور که مست نظر جانانست چه کسی است ؟

شاعر شعر چشم پرنور که مست نظر جانانست جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر چشم پرنور که مست نظر جانانست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر چشم پرنور که مست نظر جانانست چیست ؟

قالب شعر چشم پرنور که مست نظر جانانست غزل است

مضمون اصلی شعر چشم پرنور که مست نظر جانانست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر