-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آتشی در نهاد جان افتاد جان بیچاره در فغان افتاد
2 شمع عشقش چو بر کشید علم سوخت پروانه پرزنان افتاد
3 عقل مخمور منع ما می کرد مست می رفت در مغان افتاد
4 هر که از چشم ما فتاد فتاد نه دو روزی که جاودان افتاد
5 سرو قدی که سر ز ما پیچد در چمن قدش از میان افتاد
6 مرغ دل دید دانهٔ خالش باز در دام زلف از آن افتاد
7 ناوک آه عاشق سرمست هر چه انداخت بر نشان افتاد
8 از لب او حدیث می گفتم سخنم ناگه از دهان افتاد
9 سیدم اوفتاد مستانه چه توان کرد آن چنان افتاد