جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

آتشی از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) مثنوی معنوی 163

مثنوی معنوی 163 ام از 6329 دفتر اول

آتشی افتاد در عهد عمر

1 آتشی افتاد در عهد عمر همچو چوب خشک می‌خورد او حجر

2 در فتاد اندر بنا و خانه‌ها تا زد اندر پر مرغ و لانه‌ها

3 نیم شهر از شعله‌ها آتش گرفت آب می‌ترسید از آن و می‌شکفت

4 مشکهای آب و سرکه می‌زدند بر سر آتش کسان هوشمند

5 آتش از استیزه افزون می‌شدی می‌رسید او را مدد از بی حدی

6 خلق آمد جانب عمر شتاب کآتش ما می‌نمیرد هیچ از آب

7 گفت آن آتش ز آیات خداست شعله‌ای از آتش بخل شماست

8 آب و سرکه چیست نان قسمت کنید بخل بگذارید اگر آل منید

9 خلق گفتندش که در بگشوده‌ایم ما سخی و اهل فتوت بوده‌ایم

10 گفت نان در رسم و عادت داده‌اید دست از بهر خدا نگشاده‌اید

11 بهر فخر و بهر بوش و بهر ناز نه از برای ترس و تقوی و نیاز

12 مال تخمست و بهر شوره منه تیغ را در دست هر ره‌زن مده

13 اهل دین را باز دان از اهل کین همنشین حق بجو با او نشین

14 هر کسی بر قوم خود ایثار کرد کاغه پندارد که او خود کار کرد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آتشی افتاد در عهد عمر

شاعر شعر آتشی افتاد در عهد عمر چه کسی است ؟

شاعر شعر آتشی افتاد در عهد عمر جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر آتشی افتاد در عهد عمر در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر آتشی افتاد در عهد عمر چیست ؟

قالب شعر آتشی افتاد در عهد عمر مثنوی معنوی است

مضمون اصلی شعر آتشی افتاد در عهد عمر چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر