- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چند از بتان فریفته آب و گل شوی آدم شوی اگر سگ اصحاب دل شوی
2 سررشته گوش دار وز زنار غم مخور زنار از آن بهست که پیمان گسل شوی
3 بیدوست ره مرو که نگردی بخود عزیز چون خار سعی کن که بگل متصل شوی
4 می خور ولی چنان نه که از چشم اعتبار گر خود کنی مشاهده خود خجل شوی
5 اهلی ز لطف اگر ندرد یار پرده ات باری تو آن مکن که ز خود منفعل شوی