چند چراغ آه من عمر مرا تبه از اهلی شیرازی غزل 573

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

چند چراغ آه من عمر مرا تبه کند

1 چند چراغ آه من عمر مرا تبه کند روشنی جهان شود خانه من سیه کند

2 گر چه بتان سنگدل رحم بگریه کم کنند چشمه اشک عاقبت در دل سنگ ره کند

3 دانه خال نیکوان تخم گنه شود ولی مستی شوق آدمی کی حذراز گنه کند

4 در ره عشق میرود کعبه بباد نیستی مست غروربین که چون تکیه بخانقه کند

5 خواری گلرخان مرا عبرت خلق کرده است دم نزد ز عاشقی هر که مرا نگه کند

6 اهلی شب نشین نفس بی رخ دوست کی زند مرغ سحر ببوی گل ناله صبحگه کند

7 در وادی وصل تو رسد اهلی محزون آن روز که از خلق جهان فرد بماند

عکس نوشته
کامنت
comment