برکش ای ترک از امیر معزی نیشابوری قصیده 279

امیر معزی نیشابوری

آثار امیر معزی نیشابوری

امیر معزی نیشابوری

برکش ای ترک بر اسب طرب و شادی تنگ

1 برکش ای ترک بر اسب طرب و شادی تنگ که زمستان شد و نوروز فراز آمد تنگ

2 باد نوروزی با باغ همی صلح کند من و تو هر دو چرا بیهده باشیم به جنگ

3 سبز رنگ است ز سبزه سر کوه و لب جوی چه‌کشی سر ز خط ای نوش لب سبز آرنگ

4 آهوان روی نهادند سوی سبزه و آب بنه ای آهوی سیمین ز سر این خوی پلنگ

5 زاهن و سنگ همی سبزه دمد برکُه و دشت نرم‌کن برمن مسکین دل چون‌آهن و سنگ

6 می آسوده به‌خم اندر چون زنگ شدست نه روا باشد بر آینهٔ وصل تو زنگ

7 خیز تا هر دو بر این روز دل‌فروز کنیم به‌می لعل‌شتاب و به لب‌کشت درنگ

8 سوی باغ آی‌ که در رود و سرود آمده‌اند قمری و فاخته بر سرو بن مینا رنگ

9 راست‌گویی‌که در ایوان ملک ساخته‌اند حمد هول رباب و پسر سقا جنگ

10 شاه شاهان ملک ارغو که به لشکرگه او صد امیرند مه از بهمن و بهرام و پشنگ

11 این غزل هست بر آن وزن کجا شاعر گفت‌: «‌ترکش ای ترک به یک سو فکن و جامهٔ جنگ‌»

عکس نوشته
کامنت
comment