یک نظر در چشم مست از شاه نعمت‌الله ولی غزل 816

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

یک نظر در چشم مست ما نگر

1 یک نظر در چشم مست ما نگر نور او در دیدهٔ بینا نگر

2 خوش بیا در چشم ما بنشین چو ما جو بجو می بین و در دریا نگر

3 رند سرمست خوشی گر بایدت در خرابات مغان ما را نگر

4 هر چه هست آئینهٔ گیتی نماست دیده بگشا در همه اشیا نگر

5 این عجائب بنگر ای صاحب نظر جای آن بی جای ما هر جا نگر

6 از بلا چون کار ما بالا گرفت مبتلا شو در بلا بالا نگر

7 نعمت الله را به نور او ببین آفتابی در قمر پیدا نگر

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر