- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شمعی که ز سوز دل گرمش خبری هست زان است که با عاشق خویشش نظری هست
2 ناصح چه ملامت کنی ام روی نکو بین جز روی من و روی تو روی دگری هست
3 گفتی که کباب از جگرت میکنم امشب از چشم بد مست کسی را جگری هست؟
4 عقل و دل و دین جمله نثار قدمت شد ور کار بجان میرسد آنهم قدری هست
5 دارند سری با سر تیغت همه عالم تو تیغ برآور که مرا نیز سری هست
6 صاحب نظران قدر دو رخسار تو دانند بیدیده چه دانست که شمس و قمری هست
7 اهلی همه کس عیب تو از عشق کند لیک مشنو بجز هنری هست