شمعی که ز سوز دل گرمش خبری از اهلی شیرازی غزل 405

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمعی که ز سوز دل گرمش خبری هست

1 شمعی که ز سوز دل گرمش خبری هست زان است که با عاشق خویشش نظری هست

2 ناصح چه ملامت کنی ام روی نکو بین جز روی من و روی تو روی دگری هست

3 گفتی که کباب از جگرت میکنم امشب از چشم بد مست کسی را جگری هست؟

4 عقل و دل و دین جمله نثار قدمت شد ور کار بجان میرسد آنهم قدری هست

5 دارند سری با سر تیغت همه عالم تو تیغ برآور که مرا نیز سری هست

6 صاحب نظران قدر دو رخسار تو دانند بیدیده چه دانست که شمس و قمری هست

7 اهلی همه کس عیب تو از عشق کند لیک مشنو بجز هنری هست

عکس نوشته
کامنت
comment