-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 باده ده، ای ساقی هر متقی بادهٔ شاهنشهی راوقی
2 جام سخن بخش که از تف او گردد دیوار سیه منطقی
3 بردر و بشکن غم و اندیشه را حاکم و سلطان و شه مطلقی
4 چون بگریزی نرسد در تو کس ور بگریزیم تو خود سابقی
5 جنت حسنت چو تجلی کند باغ شود دوزخ بر هر شقی
6 ظلمت و نور از تو تحیر درند تا تو حقی یا که تو نور حقی
7 گشت شب و روز ز تو غرق نور نیست مهت مغربی و مشرقی
8 لابه کنی، باده دهی رایگان ساقی دریا صفت مشفقی
9 مست قبول آمد قلب و سلیم زیرکی اینجاست همه احمقی
10 زیرکی ار شرط خوشیها بدی باده نجستی خرد و موسقی
11 فرد چرایی تو اگر یار کی؟ از چه تو عذرایی اگر وامقی؟
12 غنچه صفت خویش ز گل درکشی رو بکش آن خار، بدان لایقی
13 خار کشانند، اگر چه شهند جز تو که بر گلشن جان عاشقی
14 خامش باش و بنگر فتح باب چند پی هر سخن مغلقی