در بیان آن عارف ربانی که از راه مراقبه با زعفرش ملاقات افتاد و از در مکاشفه مصاحبتش دست داد و قصه کردن زعفر سبب محرومی خود را از جانفشانی در رکاب سعادت انتساب آن حضرت بر سبیل اجمال گوید: ,
2 عارفی گوید شبی از روی حال داشتم بازعفر از غیرت سؤال
3 کز چه اول رخش همت پیش راند و آخر از مقصد، چرا محروم ماند؟
4 راحتی، در خلد پر زیور نکرد بر لب کوثر گلویی، تر نکرد
در بیان خطابهی آن امام مهربان و موعظت مخالفان با حقیقت، گو زبان، از راه رحمت و از در شفقت و هدایت بر سبیل اجمال گوید: ,
2 مطرب ای مجموعهی فصل الخطاب باغ وحدت را، لب لعل تو آب
3 ای نوایت داده با قدسی نفس مرغ جان را، جای در خاکی قفس
4 گوش خاصان، مستمع بر ساز تو جان پاکان، گوش بر آواز تو
در بیان محاربهی آن موحد صاحب یقین در میدان مشرکین و پیغام آوردن جبرئیل امین از حضرت رب العالمین و افتادن آن حضرت از زین بر زمین، سلام اللّه علیه الی یوم الدین. ,
2 گشت تیغ لامثالش، گرم سیر از پی اثبات حق و نفی غیر
3 ریخت بر خاک از جلادت خون شرک شست ز آب وحدت از دین رنگ و چرک
4 جبرئیل آمد که ای سلطان عشق یکه تاز عرصهی میدان عشق