6 اثر از رباعیات در دیوان اشعار عبید زاکانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر رباعیات در دیوان اشعار عبید زاکانی شعر مورد نظر پیدا کنید.

رباعیات در دیوان اشعار عبید زاکانی

1 هرچند که درد دل هر خسته بسیست وز دست فلک رشتهٔ بگسسته بسیست

2 زنهار ز کار بسته دل تنگ مدار در نامهٔ غیب راز سربسته بسیست

1 گفتم عقلم گفت که حیران منست گفتم جانم گفت که قربان منست

2 گفتم که دلم گفت که آن دیوانه در سلسلهٔ زلف پریشان منست

1 از دل نرود شوق جمالت بیرون وز سینه هوای زلف و خالت بیرون

2 این طرفه که با این همه سیلاب سرشگ از دیده نمیرود خیالت بیرون

1 ای رای تو ترجمان تقدیر شده تیغ تو چو خورشید جهانگیر شده

2 همچون ترکش دشمن جاهت بینم آویخته و شکم پر از تیر شده

1 از کار جهان کرانه خواهم کردن رو در می و در مغانه خواهم کردن

2 تا خلق جهان دست بدارند ز من دیوانگیی بهانه خواهم کردن

1 میکوش که تا ز اهل نظر خوانندت وز عالم راز بی‌خبر خوانندت

2 گر خیر کنی فرشته خوانند ترا ور میل بشر کنی بشر خوانندت

1 ای آنکه به جز تو نیست فریادرسی غیر از کرمت نداد کس داد کسی

2 کار من مستمند بیچاره بساز کان بر تو به هیچ آید و برماست بسی

1 گل کز رخ او خجل فرو میماند چیزیش بدان غالیه‌بو میماند

2 ماه شب چهارده چو بر می‌آید او نیست ولی نیک بدو میماند

1 گر وصل تو دست من شیدا گیرد وین درد و فراق راه صحراگیرد

2 هم حال من از روی تو نیکو گردد هم کار من از قد تو بالا گیرد

1 ای شعله‌ای از پرتو رویت خورشید رویم ز غمت زرد شد و موی سفید

2 از وصل تو هر که بود در جمله جهان بر داشت نصیبی و من خسته امید

آثار عبید زاکانی

6 اثر از رباعیات در دیوان اشعار عبید زاکانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر رباعیات در دیوان اشعار عبید زاکانی شعر مورد نظر پیدا کنید.