1 گیتی ز یمن عاطفت شاه کامکار خورشید عدل گستر و جمشید روزگار
2 سلطان چار رکن و سلیمان شش جهت دارای هفت کشور و معمار نه حصار
3 گفت آنچنانکه باز برو رشک میبرند جنات عدن هر نفسی صد هزار بار
4 اجرام شد موافق و افلاک مهربان اقبال شد مساعد و ایام سازگار
1 باز به صحرا رسید کوکبهٔ نوبهار ساقی گلرخ بیا بادهٔ گلگون بیار
2 زان می چون لعل ناب کز مدد او مدام عیش بود بر دوام عمر بود خوشگوار
3 روح فزائی که او طبع کند شادمان آب حیاتی کز و مست شود هوشیار
4 همدم برنا و پیر مونس شاه و گدا بر همهکس مهربان با همهکس سازگار
1 صبحدم کز حد خاور خسرو نیلی حصار لشگر رومی روان میکرد سوی زنگبار
2 سایبان قیری شب میدرید از یکدگر میشد از اطراف خاور رایت روز آشکار
3 پیکر رعنای زرین بال سیمین آشیان صحن صحرا سیمگون میکرد و زرین کوهسار
4 همچو غواصان در این دریای موج سیمگون غوصه میزد نور میانداخت گرد هر کنار
1 میرسد نوروز عید و میدهد بوی بهار باد فرخ بر جناب شاه گردون اقتدار
2 قهرمان چار عنصر پادشاه شش جهت آفتاب هفت کشور سایهٔ پروردگار
3 شیخ ابوسحاق سلطان جهان دارای دهر خسرو گیتی ستان جمشید افریدون شعار
4 پادشاهی کاورد زخم سنانش روز رزم دهر را در اضطراب و چرخ را در زینهار
1 گذشت روزه و سرما رسید عید و بهار کجاست ساقی ما گو بیا و باده بیار
2 صباح عید بده ساغریکه در رمضان بسوختیم ز تسبیح و زهد و استغفار
3 دمیکه بی می و معشوق و نای میگذرد محاسب خردش در نیاورد به شمار
4 غنیمت است غنیمت شمار و فرصت دان «توانگری و جوانی و عشق و بوی بهار»
1 شد ملک فارس باز به تایید کردگار خوشتر ز صحن جنت و خرمتر از بهار
2 دولت فکند سایه بر اطراف این مقام اقبال کرد باز بر این مملکت گذار
3 سیمرغ ز آشیان عنایت ز اوج قدس بگشاد شاهبال سعادت بر این دیار
4 باز آمد از نسایم و الطاف ایزدی در بوستان دهر گل خرمی به بار
1 نفخات نسیم عنبر بار میکند باز جلوه در گلزار
2 باز بر باد میدهد دل را شادی پار و عشرت پیرار
3 دست موسی است در طلیعهٔ صبح دم عیسی است در نسیم بهار
4 ناسخ نسخهٔ صحیفهٔ باغ کرد منسوخ طبلهٔ عطار
1 بیمن معدلت پادشاه بنده نواز بهشت روی زمین است خطهٔ شیراز
2 فلک مهابت خورشید رای کیوان قدر ستاره جیش مخالف کش و موافق ساز
3 جهانگشای جوانبخت شیخ ابواسحاق زهی ز جملهٔ شاهان و خسروان ممتاز
4 مسیر تیغ تو با سرعت قضا همراه صریر کلک تو با حکمت قدر همراز
1 رسید رایت منصور شاه بنده نواز به خرمی و سعادت به خطهٔ شیراز
2 جهانگشای جوانبخت شیخ ابواسحاق خدایگان مخالف کش موافق ساز
3 شمار جوش سپاهش ستاره را مانند مسیر قبهٔ چترش سپهر را دمساز
4 گشاده دولت او کشوری به یک حرکت گرفته باز شکوهش جهان به یک پرواز
1 بیمن طالع فیروز و بخت فرخ فال همای دولت و اقبال میگشاید بال
2 فراز بارگه خواجهٔ زمین و زمان فلک مهابت مه روی آفتاب نوال
3 خدایگان جهان رکن دین عمیدالملک محیط مرکز دولت سپهر جاه و جلال
4 به قهر حاسد سوز و به لطف مجلس ساز به جود دشمن مال و به رای دشمن مال