8 اثر از اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه در خمسه نظامی گنجوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه در خمسه نظامی گنجوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار نظامی گنجوی / خمسه نظامی گنجوی / اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه در خمسه

اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه در خمسه نظامی گنجوی

1 چو خورشید برزد سر از سبز میل فرو شست گردون قبا را ز نیل

2 دگر باره شیران نمودند شور ز گوران همه دشت کردند گور

3 به غلغل درآمد جرس با درای بجوشید خون از دم کرنای

4 ز فریاد شیپور و آواز کوس پدید آمد از سرخ گل سندروس

1 سپیده چو سر برزد از باختر سپاهی به خاور فرو برد سر

2 سپه را برآراست خاور خدیو در اندیشه زان مردم آهنج دیو

3 سوی میمنه رومی و بربری چو یاجوج در سد اسکندری

4 سوی میسره تنگ چشمان چین شده تنگ از انبوه ایشان زمین

1 بیا ساقی آن می‌که او دلکشست به من ده که می در جوانی خوشست

2 مگر چون بدان می دهان تر کنم بدو بخت خود را جوان‌تر کنم

3 چو بیداری بخت شد رهنمون ز تاریکی آمد سکندر برون

4 چنان رهبری کردش آن مادیان که نامد چپ و راستی در میان

1 بیا ساقی آن جام روشن چو ماه به من ده به یاد زمین بوس شاه

2 که تا مهد بر پشت پروین کشم به یاد شه آن جام زرین کشم

3 ولایت ستان شاه گینی پناه فریدون کمر بلکه خاقان کلاه

4 ملک نصرةالدین که از داد او خورد هر کسی باده بر یاد او

1 بیا ساقی آن جام گوهر فشان به ترکیب من گوهری در نشان

2 مگر جان خشگم بدوتر شود که زنگار گوهر به گوهر شود

3 چو فارغ شد اسکندر فیلقوس ز یغمای برطاس و تاراج روس

4 نشستنگهی زان طرف باز جست که دارد نشیننده را تن درست

1 بیا ساقی آن جام رخشنده می به کف گیر بر نغمهٔ نای و نی

2 میی کو به فتوی میخوارگان کند چاره کار بیچارگان

3 چو بانگ خروس آمد از پاسگاه جرس در گلو بست هارون شاه

4 دوال دهل زن در آمد به جوش ز منقار مرغان برآمد خروش

1 بیا ساقی آن آب آتش خیال درافکن بدان کهرباگون سفال

2 گوارنده آبی کزین تیره خاک بدو شاید اندوه را شست پاک

3 شبی روشن از روز و رخشنده‌تر مهی ز آفتابی درفشنده‌تر

4 ز سرسبزی گنبد تابناک زمرد شده لوح طفلان خاک

1 بیا ساقی آن باده بردار زود که بی باده شادی نشاید نمود

2 به یک جرعه زان باده یاریم ده ز چنگ اجل رستگاریم ده

3 مژه تا به‌هم بر زنی روزگار به صد نیک و بد باشد آموزگار

4 سری را کند بر زمین پای بند سری را برآرد به چرخ بلند

1 بیا ساقی آن رنگ داده عبیر که رنگش ز خون داد دهقان پیر

2 بده تا مگر درآید به چنگ دهد رنگ و آبش مرا آب و رنگ

3 سپاه سحر چون علم برکشید جهان حرف شب را قلم درکشید

4 دماغ زمین از تف آفتاب به سرسام سودا درآمد ز خواب

1 بیا ساقی آن خاک ظلمات رنگ بجوی و بیار آب حیوان به چنگ

2 بدان آب روشن نظر کن مرا وزین زندگی زنده‌تر کن مرا

3 درین فصل فرخ ز نو تا کهن ز تاریخ دهقان سرایم سخن

4 گزارنده دهقان چنین درنوشت که اول شب ازماه اردی بهشت

آثار نظامی گنجوی

8 اثر از اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه در خمسه نظامی گنجوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه در خمسه نظامی گنجوی شعر مورد نظر پیدا کنید.