و هفت از ناصرخسرو قبادیانی جامع الحکمتین 12
1. و هفت نور بتابد چنانک هر یک را
ازو پذیرد باندازه لطافت نار.
1. و هفت نور بتابد چنانک هر یک را
ازو پذیرد باندازه لطافت نار.
1. نخست دهر، چه چیز است دهر و حق و سرور
و باز برهان آنکه حیات روز گذار؟
1. اگر طبیعت کلی با ولیت حال
مرا بگوئی، دانم که هستی از ابرار
1. فرشته و پری و دیو را بدانستم
که هست و نیز بباید بهست بر، تکرار
1. یکی کدام که بسیاریاندرو موجود؟
یکی بمحض چرا گفت خالق جبار؟
1. کدام جنس نه نوع و کدام نوع نه جنس؟
کدام جنس یکی بار و نوع دیگر بار؟
1. چه بود عالم وقتی همه سعادت بود
و هر دو نحس فرو نیستاده بود از کار؟
1. شکستن سرب الماس و سنگ و آهن کس
چه علت است مر این هر دو را چنین کردار؟
1. میان نطق و میان کلام و قول چه فرق
که پارسی یکی و معنیاندرو بسیار؟
1. ازل همیشه و دیمومت و خلود و ابد
میان هر یک چون فرق کرد زیرک سار؟
1. کسوف شمس بجرم قمر بود بیقین
قمر چو علوی و نورانی، از چه گشت چو قار؟
1. قویترست بهر حال مردم از حیوان
بحیله بیش و بهر دانشی شعبده وار