باب چهارم در معراج السعادة ملا احمد نراقی

350 اثر از باب چهارم در معراج السعادة ملا احمد نراقی در سایت شعرنوش گردآوری شده است. در این مجموعه می‌توانید اشعار معروف، عاشقانه و حکیمانه ملا احمد نراقی را به‌صورت دسته‌بندی‌شده و با قابلیت جستجو مطالعه کنید. شما در حال مشاهده صفحه 13 از این مجموعه هستید.

دانستی از ملا احمد نراقی معراج السعادة 144

1. دانستی که دنیا عبارت است از هر چیزی که در آن از برای بنده پیش از مردن نصیبی هست خواه نعمت ومال باشد، یا منصب و جاه، یا متابعت شهوت شکم و فرج، یا طلب علو و برتری و تکبر و انتقام و غضب و تشفی غیظ یا غیر اینها و بالجمله از برای دنیا شعب و فروعی بی حد است و لیکن اعظم آفات آن که متعلق به قوه شهویه است مال است، زیرا که هر زنده ای محتاج به آن است.
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

2 دقیقه زمان مطالعه 6 بیت

چون دانستی از ملا احمد نراقی معراج السعادة 145

1. چون دانستی که یکی از شعب دنیا مال است پس بدان که در قرآن و احادیث مذمت مال و بدی محبت آن بسیار وارد شده است خداوند عالم می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا لا تلهکم اموالکم و لا اولادکم عن ذکر الله و من یفعل ذلک فأولئک هم الخاسرون» یعنی «ای کسانی که ایمان آورده اید مشغول نسازد مالها و اولاد شما، شما را از یاد خدا و کسانی که چنین کنند ایشان اند زیانکاران» و باز می فرماید: «انما اموالکم و اولادکم فتنه» یعنی «جز این نیست که اموال و اولاد شما، فتنه اند از برای شما» که به آنها شما را امتحان می نمائیم.
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

6 دقیقه زمان مطالعه 11 بیت

و مخفی از ملا احمد نراقی معراج السعادة 146

1. و مخفی نماند که همچنان که در آیات و اخبار مذمت بسیار از برای مال رسیده، همچنین مدح آن نیز وارد شده است و خدای تعالی آن را در قرآن کریم خیر نامیده است و پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «خوب چیزی است مال صالح از برای مرد صالح» و همه اخباری که در ثواب صدقه دادن و میهمانی و سخاوت و حج، و غیر اینها از چیزهائی که تحصیل آنها به مال بسته است رسیده، دلالت بر خوبی مال می کند و «توفیق میان این اخبار آن است که مال می تواند شد که وسیله وصول به سعادت اخرویه، و فوز به درجات علیه گردد و ممکن است که به واسطه رسیدن به مقاصد فاسده، که سد راه علم و عمل و حجاب سعادت ابدند شود پس هر مالی که به مصرف اول رسید، ممدوح و مستحسن است و آنچه به مصرف دوم رسید، مذموم و مستهجن است و اخباری که دلالت بر مدح آن می کند بر اول محمول، و آنچه دلالت بر مذمت آن می نماید، حمل بر دویم می شود و چون اکثر طبایع بنی آدم، به پیروی شهوات نفسانیه مایل، و آن به واسطه مال حاصل می شود، به این جهت زاید بر قدر کفاف آن در محل خطر و حذر از آن بهتر است و طوایف انبیاء، و خیل اولیا، از شر آن پناه به خداوند منان بردند.
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

2 دقیقه زمان مطالعه 2 بیت

از آنچه از ملا احمد نراقی معراج السعادة 147

1. از آنچه گذشت روشن شد که مال مانند مار است، که هم در آن زهر است و هم «تریاق» مفاسد آن زهر آن، و فواید آن تریاقش است و هر که آنها را بشناسد می تواند از شر مال احتراز، و خیر آن را اخذ نماید و به جهت این مطلب می گوئیم: اما مفاسد مال بر دو قسم است: مفاسد دنیائی و دینی و آخرتی.
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

6 دقیقه زمان مطالعه 22 بیت

هر که خواهد از ملا احمد نراقی معراج السعادة 148

1. هر که خواهد از مفاسد مال رهائی یابد باید چند چیز را مراعات نماید:
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

3 دقیقه زمان مطالعه 11 بیت

بدان که از ملا احمد نراقی معراج السعادة 149

1. بدان که ضد محبت دنیا و مال را زهد گویند و آن عبارت است از دل برداشتن از دنیا و آستین فشاندن بر آن و اکتفا کردن به قدر ضرورت از برای حفظ بدن و یا عبارت است از: پشت کردن به دنیا، و رو آوردن به آخرت بلکه از غیر خدا قطع نظر کردن، و رو آوردن به خدا و این، بالاترین درجات زهد است.
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

2 دقیقه زمان مطالعه 4 بیت

و مخفی از ملا احمد نراقی معراج السعادة 150

1. و مخفی نماند که صفت زهد، یکی از منازل راه دین، و بالاترین مقامات سالکین است پروردگار عالم جل شانه در کتاب کریم خود می فرماید: «و لا تمدن عینیک الی ما متعنا به ازواجا منهم زهره الحیوه الدنیا لنفتنهم فیه» خلاصه معنی آنکه «چشم مدار به سوی آنچه ما داده ایم، از زینتهای زندگانی دنیا به بعضی از اصناف مردم تا امتحان نمائیم ایشان را و آزمایش کنیم» و دیگر می فرماید: «و من کان یرید حرث الدنیا نوته منها و ما له فی الاخره من نصیب» یعنی «هر که حاصل دنیا را بخواهد ما به او می دهیم، و دیگر در خانه آخرت نصیبی از برای او نیست» و از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم مروی است که «هر که داخل صبح شود و فکر او کار دنیا، و همت او مقصور بر دنیا باشد، خدا بر او کار را مضطرب و متفرق می سازد و شغل او را پراکنده می کند و فقر او احتیاج او را در مقابل او می دارد و از دنیا زیادتر از آنچه از برای او مقدر شده است به او نمی رساند و هر که داخل صبح شود و فکر و همت اوامر آخرت باشد، خدا امر او را جمع می سازد و شغل او را از برای او محافظت می کند و دل او را غنی و بی نیاز می گرداند و دنیا را ذلیل و خوار به نزد او می آورد» و فرمود که «هر بنده را دیدید که خدا به او خاموشی و زهد در دنیا عطا فرموده است به او تقرب جوئید که به او القای حکمت و دانائی از مبادی فیاضه می شود» و نیز فرمود که «هر که خواهد خدا علمی به او دهد بی آنکه درس بخواند، و هدایت کند بی آنکه راهنمائی با او باشد، پس در دنیا زهد کند و از دنیا قطع علاقه نماید» و نیز از آن حضرت مروی است که فرمود: «دل از دنیا بردار تا خدا تو را دوست دارد و دل از آنچه در دست مردم است بردار، تا تو را دوست دارند» و نیز از آن حضرت مروی است که «زود باشد که بعد از من طایفه ای بیایند که پادشاهی از برای ایشان مستقر نباشد مگر به قتل و تجبر و غنی از برای ایشان حاصل نگردد مگر به بخل و دلتنگی و محبت به یکدیگر هم نرسانند مگر به متابعت هوا و هوس آگاه باشید که هر که آن زمان را دریابد و به فقر صبر کند و حال آنکه قدرت بر فراهم آوردن مال داشته باشد، و بر دشمنی مردم با او صبر کند با وجود آنکه قدرت بر محبت ایشان داشته باشد، و بر ذلت و خواری صبر نماید با وجود آنکه قدرت بر محبت ایشان داشته باشد، و بر ذلت و خواری صبر نماید با وجود اینکه بر اخذ کردن عزت قادر باشد، و این همه را به جهت خدا کرده باشد خدای تعالی ثواب پنجاه صدیق به او کرامت فرماید» و فرمود که «هرگاه نور داخل دل شود سینه گشاده و وسیع می گردد عرض کردند که نشانی از برای این هست؟ فرمود: بلی، پهلو تهی کردن از سرای غرور، و رو آوردن به خانه بهجت و سرور، و مستعد مرگ شدن پیش از رسیدن آن» روزی فرمود که «از خدا شرم کنید همچنان که باید عرض کردند که ما شرم می کنیم از خدا فرمود: پس چرا می سازید چیزی را که در آن مسکن نمی کنید؟ یعنی زاید بر سکنای شما است و چرا جمع می کنید چیزی را که نمی خورید» جماعتی بر آن حضرت وارد شدند و عرض کردند که «ما از اهل ایمانیم حضرت فرمود علامت ایمان شما چیست؟ عرض نمودند که چون بلائی به ما رو داد صبر می کنیم و چون نعمتی به ما رسید شکر می نمائیم و راضی هستیم به قضای الهی و دشمنان خود را به مصیبتی که به ایشان رسد شماتت نمی کنیم حضرت فرمود: هرگاه چنین هستید پس جمع مکنید چیزی را که نمی خورید و بنا نکنید آنچه را که در آن ساکن نمی شوید و بر چیزی که عاقبت باید گذاشت و رفت دل مبندید و رشک و حسد بر یکدیگر مبرید» مروی است که «روزی بعضی از زنان آن حضرت از بسیاری گرسنگی که از آن حضرت مشاهده نمود به گریه آمد و عرض کرد: یا رسول الله آیا از خدا نمی طلبی که تو را طعامی فرستد؟ فرمود به آن خدائی که جان من در قبضه قدرت اوست که اگر از خدای خود مسئلت کنم که کوههای دنیا را طلا کرده و هر جا که روم با من روانه کند، هر آینه می کند و لیکن من اختیار کردم گرسنگی دنیا را بر سیری آن و فقر دنیا را بر غنای آن و حزن و اندوه آن را بر فرح و شادمانی آن به درستی که دنیا سزاوار محمد و آل محمد علیه السلام نیست و خدا از برای پیغمبران أولوالعزم راضی نشد مگر صبر بر ناخوشیهای دنیا، و کناره کردن از لذات آن پس از برای من راضی نشد مگر اینکه تکلیف کرد مرا به آنچه بر ایشان تکلیف کرده و گفت: «فاصبر کما صبر أولوا العزم من الرسل» یعنی «صبر کن همچنان که اولوا العزم از پیغمبران صبر کردند» به خدا قسم که چاره ای بجز اطاعت او ندارم و به خدا قسم که صبر می کنم به قدر توانائی و طاقت خود همچنان که ایشان صبر کردند» و فرمود که «پیغمبران پیش از من بودند که بعضی از ایشان به فقر مبتلا شدند، به نحوی که بجز عبائی نیافتند و بعضی مبتلا به شپش شدند، و این را دوست تر داشتند از اینکه خدا دنیا را به ایشان عطا نماید» و فرمود که «ایمان بنده کامل نیست تا آنکه گمنامی را دوست تر از شناسائی و شهرت داشته باشد و کم چیزی را دوست تر از بسیاری مال داشتن داشته باشد» و از آن حضرت مروی است که «پروردگار به من فرمود که اگر خواهی سنگهای مکه را از برای تو طلا کنم؟ عرض کردم: خداوندا می خواهم که یک روز گرسنه باشم و یک روز سیر، تا در روز گرسنگی تو را بخوانم و تضرع کنم و در روز سیری حمد و سپاس و را به جا آورم» و مروی است که «آن حضرت روزی با جبرئیل از مکه بیرون آمد، به کوه صفا بالا رفتند، آن حضرت به جبرئیل علیه السلام فرمود که به خدائی که مرا به حق مبعوث کرده است که در این شام از برای آل محمد نه کف گندم برشته ای است نه قدری آرد جو هنوز سخن آن حضرت تمام نشده بود که ناگاه از آسمان صدا و زلزله عظیمی ظاهر شد، به نحوی که حضرت ترسیدند فرمود که مگر قیامت برپا شد؟ جبرئیل عرض کرد که یا رسول الله این صدای شهپر اسرافیل است که بر تو نازل می شود پس اسرافیل آمد و عرض کرد که خدای تعالی سخن تو را شنید، مرا با همه کلیدهای روی زمین به نزد تو فرستاد و مرا امر فرمود که آنها را به خدمت تو بیاورم و به تو عرض کنم که چنانچه خواهی همه کوههای خطه تهامه را از برای تو زمرد و یاقوت و طلا و نقره کنم؟ «فان شئت نبیا ملکا و ان شئت نبیا عبدا» پس اگر خواهی پیغمبری باش پادشاه و اگر خواهی پیغمبری باش بنده» پس حضرت فرمود که جبرئیل اشاره کرد که تواضع و فروتنی کن از برای خدا حضرت فرمود: می خواهم پیغمبری باشم بنده و پادشاهی را نمی خواهم» حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم گفت که «خدای تعالی فرمود: بهترین و پرنفع ترین دوستان من در نزد من مردی است سبکبار، که از نماز خود لذت بیابد و عبادت پروردگار خود را نیکو به جا آورد و در میان مردم گمنام باشد و روزی به قدر کفاف و قناعت به او برسد و بر این صبر کند و چون مرگ بر او وارد شود هم میراث او کم باشد و هم گریه کنندگان بر او» «روزی آن حضرت با جمعی از اصحاب به شتر چرانی گذشتند، شخصی به نزد او فرستادند و شیر طلبیدند آن شخص گفت: شیری که در ظرف دارم از برای شام قبیله است و آنچه در پستانهای شتر است به جهت صبح فردای ایشان است حضرت فرمود: خداوندا مال و اولاد این مرد را زیاد کن و گذشتند و به شبانی رسیدند، کسی را نزد او فرستاد شیر خواستند آن شبان آنچه شیر در پستانهای گوسفندان بود دوشید و با آنچه در ظروف خود داشت جمع کرده با گوسفندی به خدمت حضرت فرستاد و گفت: این قلیلی بود که فرستاد، چنانچه بفرمائید از این بیش می فرستم حضرت او را دعا کرد و فرمود: خداوندا به قدر کفاف و قناعت به او روزی کن کسی عرض کرد: یا رسول الله آن شخص که فرموده تو را رد نمود دعائی کردی که اکثر ما طالب آن هستیم و آن را که خدمت گذاری کرد، دعائی فرمودید که همه از آن کراهت داریم؟ حضرت فرمود: چیز کمی که با آن کفایت و قناعت باشد بهتر است از بسیاری که آدمی را مشغول و گرفتار سازد» حضرت امیرالمومنین علیه السلام فرمود که «مردم سه طایفه اند: زاهد و صابر و راغب اما زاهد، همه غمها و شادیهای دنیا را از دل خود بیرون کرده نه به چیزی که از دنیا به او برسد شاد می شود و نه از چیزی که از دست او بیرون رود محزون می گردد پس او همیشه در استراحت است و اما صابر، دل او دنیا را می خواهد، و طبع او رغبت دارد اما هر وقت از برای او میسر شد خود را از آن نگاه می دارد، چون بدی عاقبت آن را می داند و اگر بر دل او مطلع گردی تعجب خواهی کرد از خود داری و پیش بینی و فروتنی او.
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

15 دقیقه زمان مطالعه 26 بیت

چون فضیلت از ملا احمد نراقی معراج السعادة 151

1. چون فضیلت صفت زهد را دانستی و مرتبه آن را شناختی بدان که از برای آن سه درجه و هفت قسم است و درجات آن ادنی و اوسط و اعلی است و اقسام آن، زهد فرض و زهد سلامت و زهد فضل و زهد معرفت و زهد خائفین و زهد راجین و زهد عارفین است.
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

12 دقیقه زمان مطالعه 39 بیت

چون حقیقت از ملا احمد نراقی معراج السعادة 152

1. چون حقیقت زهد و فضیلت آن را دانستی اکنون نپنداری که هر که ترک مال دنیا را نمود زاهد است، زیرا که ترک مال، و اظهار ضیق معاش، و خفت در اکل و لباس بسیار سهل است در جنب جاه و شهرت و مدح و منزلت و بسیارند از دنیاپرستان که دست از مال دنیا برداشته و به اندک قوتی اکتفا نموده و به منزل ویرانی قناعت نموده اند تا مردم آنها را زاهد شناسند و مدح کنند و به طمع لذت بالاتری از لذت پست تر گذشته اند و این اشخاص ترک دنیا را از برای دنیا کرده اند.
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه 2 بیت

از رذایل از ملا احمد نراقی معراج السعادة 153

1. از رذایل متعلقه به قوه شهویه، صفت غنا و بی نیازی است و آن عبارت است از: آماده بودن جمیع آنچه از اموال، صاحب آن به آن محتاج است و از برای این صفت، مراتب بی نهایت است و چنین نیست که هر غنا و ثروتی مذموم، و از صفات رذیله باشد و از برای غنا اقسامی چند است:
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

2 دقیقه زمان مطالعه 5 بیت

بدان که از ملا احمد نراقی معراج السعادة 154

1. بدان که ضد غنا، فقر است و آن بر دو قسم است: اول: فقر حقیقی، و آن عبارت است از احتیاج، «کائنا ما کان» و این فقر از برای هر موجودی غیر از واجب الوجود ثابت است و مقابل آن، غنای مطلق است، که مخصوص ذات احدیت است و به این فقر و غنا در کتاب خدا اشاره شده است که «انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنی».
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

3 دقیقه زمان مطالعه 8 بیت

اقسام از ملا احمد نراقی معراج السعادة 155

1. اقسام فقر، اگر چه مختلفند و لیکن صفت فقر، فی نفسه نسبت به غنا افضل است و اخبار در ستایش آن بسیار است
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

8 دقیقه زمان مطالعه 24 بیت