چار از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) مثنوی معنوی 112
1. چار کس را داد مردی یک درم
آن یکی گفت این بانگوری دهم
1. چار کس را داد مردی یک درم
آن یکی گفت این بانگوری دهم
1. دو قبیله کاوس و خزرج نام داشت
یک ز دیگر جان خونآشام داشت
1. تخم بطی گر چه مرغ خانهات
کرد زیر پر چو دایه تربیت
1. زاهدی بد در میان بادیه
در عبادت غرق چون عبادیه