صبح است و شراب لعلفام از مشتاق اصفهانی رباعی 217
1. صبح است و شراب لعلفام ای ساقی
برخیز و به گردش آر جام ای ساقی
1. صبح است و شراب لعلفام ای ساقی
برخیز و به گردش آر جام ای ساقی
1. از جام وصال غیر و مستی تا کی
وز هجر من و محنت هستی تا کی
1. با یار رقیب می پرستی تا کی
در میکده وصال مستی تا کی
1. آنی تو که حال ناتوانان دانی
احوال درون خسته جانان دانی
1. ای آتش کینت ز من افروختنی
آسان ز غمت نگشتهام سوختنی
1. ای عشق که غیر فتنه برپا نکنی
در سوختن جهان محابا نکنی