در سیر چمن دیدم سرو چمن از محتشم کاشانی غزل 596
1. در سیر چمن دیدم سرو چمن آرائی
زیبا تن و اندامی رعنا قد و بالائی
نیست پیوند گسل مرغ دل از محتشم کاشانی غزل 597
1. نیست پیوند گسل مرغ دل شیدائی
زان بت نوش دهن چون مگس از حلوائی
صورت به این لطافت سیرت از محتشم کاشانی غزل 598
1. صورت به این لطافت سیرت به این نکوئی
در جسم پاک حور است روح فرشته گوئی
دل خود رای مرا برده گل از محتشم کاشانی غزل 599
1. دل خود رای مرا برده گل خودروئی
ترک خنجر کش مردم کش آتش خوئی
به جائی دلت گرم سوداست از محتشم کاشانی غزل 600
1. به جائی دلت گرم سوداست گوئی
دل بی‌سر و برگ از آنجاست گوئی
هنوزت به ما کینه برجاست از محتشم کاشانی غزل 601
1. هنوزت به ما کینه برجاست گویی
هنوزت سر کشتن ماست گویی