1 ای دل شده عاشقان بشارت از دوست به وصل شد اشارت
2 به گرفت نقاب، شاهد غیب از چهره ی ایزدی نظارت
3 گلزار نشاط عاشقان را آمد گه نصرت و خضارت
4 افتاد به چنگ عشق بازان سرمایه ی سود بی خسارت
1 یگانه گوهر دریای عصمت درخشان مهر مهر چرخ احتشاما
2 خجسته دختر فتحعلی شاه خدیو عادل جنت مقاما
3 ضیاء السلطنه بانوی ایران که او را شاه بیگم بود ناما
4 زبعد رحلت شه التجا برد به فرّخ درگه سوم اماما
1 ای آن که بر مزار غریبان کنی گذار آهسته پای نه که بود چشم و روی و سر
2 آهسته پای نه که به هر جا کنی گذار بر پیکر لطیف عزیزی بود گذر
3 این خفته زیر خاک که خوارش نمود مرگ بودی در این جهان عزیزتر
4 والاگهر سلیل علی خان نجف قلی خان خجسته خوی، امیر نکوسیر
1 ای خواجه که کار توام مدح و ثنا بود هرجا که نام نیک تو تحریر میشود
2 ویران شدم چنان که به فکر عمارتم هرچند خواجه زود قتد دیر میشود
3 دارم یکی سرا که بر او تند اگر وزد باد سحرگهی، زبر و زیر میشود
4 با این همه خرابی معمار لطف تو گر همتی نماید تعمیر میشود
1 ای وفا ای که در وفاداری صفت روزگار را داری
2 گل نمایی عبث مکن بر خلق که همان طبع خار را داری
3 مهره ی دوستی به کس مفروش که همان نیش مار را داری
1 وقت است زچهره پرده برداری دلداده هزار، بیشتر داری
2 یک بار اگر جمال به نمایی بازار دو کون، بی خبر داری
3 بر راه تو دیده ها است از هر سو تا رأی کدام، رهگذر داری
4 پیوسته علاج ضعف دل ها را از عارض و لعل گل شکر داری
1 رفت از جهان به ماه صفر صد هزار حیف قطب سخنوران و رح پاک دین محیط
2 کلک دبیر از پی او نگاشت حیف از محیط فضل و عزیز بهین محیط