1 ای خسرو خوبان مکن آهنگ میدان ای جان جانان
2 بهر خدا رحمی بر این شیرین زبانان اطفال حیران
3 ای شمع جمع و مونس دلهای غمخوار ما را مکن خوار
4 جانا مکن جمعیت ما را پریشان ای شاه ذی شان
1 صبا به پیر خرابات از خرابۀ شام ببر ز کودک زار این جگرگداز پیام
2 که ای پدر ز من زار هیچ آگاهی که روز من شب تار است و صبح روشن شام
3 به سرپرستی ما سنگ آید از چپ و راست به دلنوازی ماها ز پیش و پس دشنام
4 نه روز از ستم دشمنان تنی راحت نه شب ز داغ دلآرامها دلی آرام
1 بار غم فرود آمد در زمین ماریه باز یا که کاوران حجاز
2 هرچه غصه بود آمد دلخراش و سینه گداز در حریم محرم راز
3 بود شور رستاخیز یا نوای غمزدگان حلقهٔ ستم زدگان
4 هر دلی ز غم لبریز داد راز و نیاز با شه غریب نواز