3 اثر از مدایح و مراثی - مدایح و مراثی سید الشهداء علیه السلام در دیوان کمپانی محمدحسین غروی اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مدایح و مراثی - مدایح و مراثی سید الشهداء علیه السلام در دیوان کمپانی محمدحسین غروی اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار محمدحسین غروی اصفهانی / دیوان کمپانی محمدحسین غروی اصفهانی / مدایح و مراثی - مدایح و مراثی سید الشهداء علیه السلام در دیوان کمپانی

مدایح و مراثی - مدایح و مراثی سید الشهداء علیه السلام در دیوان کمپانی محمدحسین غروی اصفهانی

1 موکب شاه فلک فر در زمین نینوا چون فرود آمد تجلی الله فی وادی طُویٰ

2 تا که خرگاه امامت شد در آنجا استوار آسمان زد کوس الرحمن علی العرش استویٰ

3 گرچه شد ملک عراق از مقدمش رشک حجاز لیک ز آهنگ حسینی شد پر از شور و نوا

4 کایدریغا این سلیمان را بساط سلطنت می رود بر باد و کام اهرمن گردد روا

1 ای نازنین برادر شد نوبت جدائی یا روز بینوائی

2 بهر وداع خواهر دستی نمی گشائی لطفی نمی نمائی

3 ای شاه اوج هستی از چیست دیده بستی هنگام سرپرستی

4 از ما چرا گسستی غافل چرا زمائی پیوسته با کجائی

1 نالۀ نی است ایدل یا که از لب شاه است یا که نخلۀ طور و نغمۀ انا الله است

2 داستان دستانست از فراز شاخ گل یا که بانگ قرآنست کز شه فلک جاه است

3 گرچه بانوان یکسر بیسرند و بی سالار لیک شاهد مقصود شمع جمع این راه است

4 او چه شمع کاشانه بانوان چو پروانه یا چه خوشۀ پروین گرد خرمن ماه است

1 ای به قربان تو خواهر تو خواهر با جان برابر تو

2 کاش بودی زیر خنجر شمر جگر من جای حنجر تو

3 تشنه کاما سوخت جان مرا کام خشک و دیدۀ تر تو

4 خاک عالم باد بر سر من روی خاک افتاده پیکر تو

1 یا امام العصر یا ابن الطاهری الطیبین یا ولی المؤمنین

2 شور محشر را عیان با دیده حق بین ببین یا ولی المؤمنین

3 عترت خیر الوری را بنگر اندر کربلا دشت پر رنج و بلا

4 بین مقتول و مأسور بأیدی الظالمین یا ولی المؤمنین

1 باز این چه آتش است که بر جان عالم است؟ باز این چه شعلۀ غم و اندوه ماتم است؟

2 باز این حدیث حادثۀ جانگداز چیست؟ باز این چه قصه ایست که با غصه توأم است؟

3 این آه جانگزاست که در ملک دل بپاست یا لشگر عزاست که در کشور غم است؟

4 آفاق پر ز شعلۀ برق و خروش رعد یا نالۀ پیاپی و آه دمادم است؟

1 دل خاتم ز خون لبریز در این ماتم است امشب اگر گردون ببارد خون در این ماتم کم است امشب

2 تو گویی فاتح اقلیم عشق امشب بود بی‌سر که خاک تیره بر فرق نبی خاتم است امشب

3 ملک چون نی نوا دارد، فلک خونابه می‌بارد مگر بر روی نی چشم و چراغ عالم است امشب

4 چراغ دودۀ بطحا ز باد فتنه خاموش است نه یثرب بلکه اوضاع دو گیتی در هم است امشب

1 ایکه از زخم فراوان مظهر بیچند و چونی در حجاب خاک و خون چون شاهد غیب مصونی

2 آه و وایلا چنان کوبیدۀ سم هیونی همچو اسم اعظمی که حیطۀ دانش برونی

3 ویکه با آن تشنه کامی غرقۀ دریای خونی آنچه گویم آنچنانی باز صد چندان فزونی

4 بانوان را خیمه سر بودی اکنون سرنگونی خیمه سوزان را نمی گوئی چرا «یا نار کونی»؟

1 صبا به پیر خرابات از خرابۀ شام ببر ز کودک زار این جگرگداز پیام

2 که ای پدر ز من زار هیچ آگاهی که روز من شب تار است و صبح روشن شام

3 به سرپرستی ما سنگ آید از چپ و راست به دلنوازی ماها ز پیش و پس دشنام

4 نه روز از ستم دشمنان تنی راحت نه شب ز داغ دل‌آرام‌ها دلی آرام

1 رفت اصغر شیرینم ز آغوشم و دامانم برگ گل نسرینم یا شاخۀ ریحانم

2 آن غنچۀ خندان را من غنچه نمی خوانم آن دوست که من دارم و آن یار که من دانم

3 کی مهر و وفا باشد این رخ بد اختر را تا خلعت دامادی در بر کنم اکبر را

4 بینم بدل شادی آن طلعت دلبر را بخت ان نکند با من کانشاخ صنوبر را

آثار محمدحسین غروی اصفهانی

3 اثر از مدایح و مراثی - مدایح و مراثی سید الشهداء علیه السلام در دیوان کمپانی محمدحسین غروی اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مدایح و مراثی - مدایح و مراثی سید الشهداء علیه السلام در دیوان کمپانی محمدحسین غروی اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.