3 اثر از مدایح و مراثی - مدایح و مراثی سید الشهداء علیه السلام در دیوان کمپانی محمدحسین غروی اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مدایح و مراثی - مدایح و مراثی سید الشهداء علیه السلام در دیوان کمپانی محمدحسین غروی اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار محمدحسین غروی اصفهانی / دیوان کمپانی محمدحسین غروی اصفهانی / مدایح و مراثی - مدایح و مراثی سید الشهداء علیه السلام در دیوان کمپانی

مدایح و مراثی - مدایح و مراثی سید الشهداء علیه السلام در دیوان کمپانی محمدحسین غروی اصفهانی

1 در جهان نشنیده ام تا بود این چرخ کبود کز سلیمان اهرمن انگشت و انگشتر ربود

2 دست بیداد فلک دستی جدا کرد از بدن کز نهاد عالم امکان بر آمد داد و دود

3 از پی دیدار جانان کرد نقد جان نثار وه چه جانی! یعنی اندر گنج هستی هرچه بود

4 کرد قربانی جوانی را که چشم عقل پیر چشمۀ خون در عزای جانگزای او گشود

1 بسیط روی زمین باز بساط غم است محیط عرش برین دائرۀ ماتم است

2 باز چرا مهر و ماه تیره چه شمع عزاست باز چرا دود آه تا فلک اعظم است

3 ماتم جانسوز کیست گرفته آفاق را که صبح روی جهان تیره چه شام غم است

4 شور حسینی است باز که با دو صد سوز و ساز نه در عراق و حجاز در همۀ عالم است

1 خاک عم بر سر گلزار جهان باد امشب رفته گلزار نبوت همه بر باد امشب

2 خرگه چرخ ستم پیشه بسوزد که بسوخت خرگه معدلت از آتش بیداد امشب

3 سقف مرفوع نگون باد که گردیده نگون خانۀ محکم تنزیل ز بنیاد امشب

4 شد سرا پردۀ عصمت ز اجانب ناپاک در رواق عظمت زلزله افتاد امشب

1 ای خسرو خوبان مکن آهنگ میدان ای جان جانان

2 بهر خدا رحمی بر این شیرین زبانان اطفال حیران

3 ای شمع جمع و مونس دلهای غمخوار ما را مکن خوار

4 جانا مکن جمعیت ما را پریشان ای شاه ذی شان

1 مصباح نور جلوه گر اندر تنور بود یا در تنور آیۀ الله نور بود

2 گاهی باوج نیزه گهی در حضیض خاک در غایت خفاء و کمال ظهور بود

3 گاهی مدار دائرۀ سوز و ساز شد گاهی چه نقطه مرکز شور نشور بود

4 یا شمع جمع انجمن آه و ناله شد یا شاهد بساط نشاط و سرور بود

1 بار غم فرود آمد در زمین ماریه باز یا که کاوران حجاز

2 هرچه غصه بود آمد دلخراش و سینه گداز در حریم محرم راز

3 بود شور رستاخیز یا نوای غمزدگان حلقهٔ ستم زدگان

4 هر دلی ز غم لبریز داد راز و نیاز با شه غریب نواز

1 امشب شب وصالست روز فراق فرداست در پردۀ حجازی شور عراق فرداست

2 امشب قرآن سعد است در اختران خرگاه یا آنکه لیله البدر روز محاق فرداست

3 امشب زلالۀ رویان فرخنده لالۀ زاریست رخسارهای چون شمع در احتراق فرداست

4 امشب نوای تسبیح از شش جهت بلند است فریاد وا حسینا تا نُه رواق فرداست

1 ای یک جهان برادر وی نور هر دو دیده چون حال زار خواهر چشم فلک ندیده

2 بی محمل و عماری بی آشنا و یاری سر گرد هر دیاری خاتون داغدیده

3 خورشید برج عصمت شد در حجاب ظلمت پشت سپهر حشمت از بار غم خمیده

4 دردانه بانوی دهر بی پرده شهرۀ شهر دوران چه کرده از قهر با ناز پروریده!

1 ای به میدان وفا از دل و جان کرده نثار سر و تن در ره یار

2 کرده هفتاد و دو تن یکتنه قربان نگار همگی شیر شکار

3 سر به نی شمع دل انجمن ناله و آه شاهد بزم اله

4 نقطۀ مرکز یک دائره، سرمه رخسار محو نور الانوار

1 ای اسم اعظم حق کز عالمی نهانی در خاک و خون تپانی

2 وی شمع نور مطلق کز روی نی عیانی چون ماه آسمانی

3 ای کعبۀ حقیقت کز اوج عرش هستی پامال پیل مستی

4 وی کعبۀ طریقت کز لطف و مهربانی سر خیل کاروانی

آثار محمدحسین غروی اصفهانی

3 اثر از مدایح و مراثی - مدایح و مراثی سید الشهداء علیه السلام در دیوان کمپانی محمدحسین غروی اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مدایح و مراثی - مدایح و مراثی سید الشهداء علیه السلام در دیوان کمپانی محمدحسین غروی اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.