1 جشن اسلام عید قربانست شاد ازو جان هر مسلمانست
2 خانه گویی ز عطر خرخیز است دشت گویی ز حسن بستانست
3 باد فرخنده بر خداوندی که دلش گنج راز سلطانست
4 خواجه عبدالحمید بن احمد که به جاه آفتاب دیوانست
1 به نظم و نثر کسی را گر افتخار سزاست مرا سزاست که امروز نظم و نثر مراست
2 به هیچ وقت مرا نظم و نثر کم نشود که نظم و نثرم در است و طبع من دریاست
3 به لطف آب روانست طبع من لیکن به گاه کثرت و قوت چو آتشست و هواست
4 اگر چه همچو گیا نزد هر کسی خوارم وگرچه همچو صدف غرق گشته تن بی کاست
1 طاهر ثقت الملک سپهر است و جهانست نه راست نگفتم که نه اینست و نه آنست
2 نی نی نه سپهر است که خورشید سپهر است نی نی نه جهانست که اقبال جهانست
3 آن چرخ محلست که با حلم زمینست وان پیر ضمیرست که با بخت جوانست
4 هر باره که زین کرده شود همت او را اندر میدان زیر دو کف زیر دو رانست
1 هیچ کس را غم ولایت نیست کار اسلام را رعایت نیست
2 نیست یک تن درین همه اطراف که درو وهن را سرایت نیست
3 کارهای فساد را امروز حد و اندازه ای غایت نیست
4 می کنند این و هیچ مفسد را بر چنین کارها نکایت نیست
1 پسر محتاج ای من شده محتاج به تو از پی آنکه همه خلق به تو محتاجست
2 مردمی کن برسان خدمت من چون برسی به بزرگی که کفش بحر عطا امواجست
3 عمده مملکت قاهره بورشد رشید خاص شاهی که فروزنده تخت و تاجست
4 ای جوادی که به نزد تو ز زوار و ز زر بدره در بدره و افواج پس افواجست
1 امروز هیچ خلق چو من نیست جز رنج ازین نحیف بدن نیست
2 لرزان تر و نحیف تر از من در باغ شاخ و برگ سمن نیست
3 انگشتریست پشت من گویی اشکم جز از عقیق یمن نیست
4 از نظم و نثر عاجز گشتم گویی مرا زبان و دهن نیست
1 بر تو سید حسن دلم سوزد که چو تو هیچ غمگسار نداشت
2 تن من زار بر تو می نالد که تنم هیچ چون تو یار نداشت
3 زان تو را خاک در کنار گرفت که چو تو شاه در کنار نداشت
4 زان اجل اختیار جان تو کرد که به از جانت اختیار نداشت
1 تا مرا بود بر ولایت دست بودم ایزد پرست و شاه پرست
2 امر شه را و حکم الله را نبدادم به هیچ وقت از دست
3 دل به غزو و به شغل داشتمی دشمنان را از آن همی دل خست
4 چون به کفار می نهادم روی بس کس از تیغ من همی به نرست
1 تا توانی مکش ز مردی دست که به سستی کسی ز مرگ نجست
2 ماهی ار شست نگسلد در آب بسته او را به خشکی آرد شست
3 هر که او را بلند مردی کرد تا به روز اجل نگردد پست
4 روی ننمود خوب در مجلس تا ندیدند در مصافش شکست
1 ماه صیام آمد این ملک به سلامت فرخ و فرخنده باد ماه صیامت
2 آمد ماه بزرگوار گرامی و آسود از تلخ باده زرین جامت
3 نزد خداوند عرش بادا مقبول طاعت خیر تو و صیام قیامت
4 نام تو پاینده باد از آنکه نبشه ست دست بقا برنگین دولت نامت