13 اثر از رام و سیتا ملا مسیح پانی‌پتی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر رام و سیتا ملا مسیح پانی‌پتی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار ملا مسیح پانی‌پتی / رام و سیتا ملا مسیح پانی‌پتی

رام و سیتا ملا مسیح پانی‌پتی

1 خوش آن هجران که از داغ جدایی به دلها گرم سازد آشنایی

2 به گرمی شوق مشتاقان فزاید پس آنگه روی دلداران نماید

3 که جز تشنه نداند لذت آب به بیداری شناسی راحت خواب

4 که گر هجران نباشد روی چون بدر بود در دیده عشاق بی‌قدر

1 شنیدم کز حسد با آن گل اندام ز خردی بود دشمن خواهر رام

2 چو خار آمیخته دایم به گلبن همی جستی به حرفش جای ناخن

3 زبان را داد روزی نرمی دل به جان اظهار کرده گرمی دل

4 سخن از جا به جا جنباند با وی حدیث شهر لنکا راند با وی

1 شبی تیره چو دود آه عشّاق به هجر اندوده بام نیلگون طاق

2 شبی چون زنگیان آدمی خوار سراپا زهر همچون سهمگین مار

3 شبی تاریک چون اسمان کافر لباس راهبان افکنده در بر

4 شبی چون عاصی محشر سیه روی شبی چون نامهٔ اعمال بدگوی

1 قضا را گازری با عقل و فرهنگ در آن شب با زن خود بود در جنگ

2 صفا دل گا زری پاکیزه دامن که شب را شسته کردی روز روشن

3 سیه نامه به دستش گر گذشتی چنان شستی که کاغذ تر نگشتی

4 به علم شست و شو زانگونه آگاه که بز دودی کلف از عارض ماه

1 به سیتا گفت لچمن با دل تنگ ببا با من به معبد بر لب گنگ

2 که هر کس غسل سازد اندر آبش نجات آخرت بخشد ثوابش

3 کنون باید ره معبد سپردن برای گنج شاید رنج بردن

4 سواره رت شده سیتای بیدل ز روبه بازی بد خواه غافل

1 به تنهایی بت خونبار بگریست برو برگ درختان زار بگریست

2 به خود گفت از کجا وحشت فزوده است مگر خواب پریشانم نمود ه است

3 به حیرت ماند تنها در بیابان سراسیمه شده هر سو شتابان

4 کسی جز کوزه کم دید آن غم اندود ز رفتنها چو اشک خود نیاسود

1 یکی زاهد در آنجا داشت ماوا در آن قاف قناعت کرد عنقا

2 به حق مشغول مرد عزلت آهنگ چو صندل سود پیشانی به هر سنگ

3 وجود پاکش از طاعت سرشته عبادت قوت او همچون فرشته

4 رباضت بود کارش صبح تا شام خجسته بالمیک زاهدش نام

1 سحرگاهی خلاف عادت آن ماه پسر را نیز با خود برد همراه

2 نگشت آگه ز بردن مرد ساده نظر بر حفظ گهواره نهاده

3 ز کودک یافته گهواره خالی گریبان کرد زاهد پاره حالی

4 ز آزار دل فرزند خوانده به حیرت غرق بر جا خشک مانده

1 که فرزندان ! شما شهزادگانید چو من خود را ز درویشان ندانید

2 به جان بندید دل در افسر و تخت که درویشی بود کار عجب سخت

3 نیارد کرد سوزن کار شمشیر به کَه قانع چو آهوکی شود شیر

4 نه بازیچه است ترک نعمت و ناز حواس از آرزوها داشتن باز

1 چو رام غافل از سیتا جدا ماند به پشت پای خود دولت ز در راند

2 خطا کرد و خطا کرد و خطا کرد که بر معشوق خود عاشق جفا کرد

3 به کفر عشق شد منسوب عاشق خجل از کرده خود چون منافق

4 چو کاری کرد چون ناکرد کاران خزان آورد بر گل نو بهاران

آثار ملا مسیح پانی‌پتی

13 اثر از رام و سیتا ملا مسیح پانی‌پتی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر رام و سیتا ملا مسیح پانی‌پتی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی