13 اثر از رام و سیتا ملا مسیح پانی‌پتی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر رام و سیتا ملا مسیح پانی‌پتی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار ملا مسیح پانی‌پتی / رام و سیتا ملا مسیح پانی‌پتی

رام و سیتا ملا مسیح پانی‌پتی

1 به تنهایی بت خونبار بگریست برو برگ درختان زار بگریست

2 به خود گفت از کجا وحشت فزوده است مگر خواب پریشانم نمود ه است

3 به حیرت ماند تنها در بیابان سراسیمه شده هر سو شتابان

4 کسی جز کوزه کم دید آن غم اندود ز رفتنها چو اشک خود نیاسود

1 قضا را گازری با عقل و فرهنگ در آن شب با زن خود بود در جنگ

2 صفا دل گا زری پاکیزه دامن که شب را شسته کردی روز روشن

3 سیه نامه به دستش گر گذشتی چنان شستی که کاغذ تر نگشتی

4 به علم شست و شو زانگونه آگاه که بز دودی کلف از عارض ماه

1 سحر کز تیغ خورشید ظفر کوش شفق خونین کفن افکنده بردوش

2 کفن بردوش و برکف تیغ و خنجر برون آمد به جنگ رام ده سر

3 زده جوش از دو سو طوفان پولاد ز بس لرزه، زمین شد سست بنیاد

4 فتاده جیب جان اندر کشاکش زمین گشته سپند روی آتش

1 سحرگاهی خلاف عادت آن ماه پسر را نیز با خود برد همراه

2 نگشت آگه ز بردن مرد ساده نظر بر حفظ گهواره نهاده

3 ز کودک یافته گهواره خالی گریبان کرد زاهد پاره حالی

4 ز آزار دل فرزند خوانده به حیرت غرق بر جا خشک مانده

1 صنم را آگهی داد او از آن پیش نموده حجره در بتخانۀ خویش

2 چو زاهد در درون حجره بنشست از آزار درونی در برون بست

3 به کار خود چو رام این بستگی دید برون در س تاد و زار نالید

4 به جای لب ببوسید آستانش که خاکش بود شکر در دهانش

1 دگر ره رام اندر زاری افتاد به زاری گفت کای خور پریزاد

2 سخن شیرین کن از لعل شکربار منوشان بی نمک اندر نمکسار

3 چو آن بی طاقتی ز اندازه بگذشت فتاد آتش به جان زاهد دشت

4 به سیتا گفت ای فرزندخوانده ! حقم برگردنت وامی است مانده

1 به سیتا گفت لچمن با دل تنگ ببا با من به معبد بر لب گنگ

2 که هر کس غسل سازد اندر آبش نجات آخرت بخشد ثوابش

3 کنون باید ره معبد سپردن برای گنج شاید رنج بردن

4 سواره رت شده سیتای بیدل ز روبه بازی بد خواه غافل

1 یکی زاهد در آنجا داشت ماوا در آن قاف قناعت کرد عنقا

2 به حق مشغول مرد عزلت آهنگ چو صندل سود پیشانی به هر سنگ

3 وجود پاکش از طاعت سرشته عبادت قوت او همچون فرشته

4 رباضت بود کارش صبح تا شام خجسته بالمیک زاهدش نام

1 چو رام غافل از سیتا جدا ماند به پشت پای خود دولت ز در راند

2 خطا کرد و خطا کرد و خطا کرد که بر معشوق خود عاشق جفا کرد

3 به کفر عشق شد منسوب عاشق خجل از کرده خود چون منافق

4 چو کاری کرد چون ناکرد کاران خزان آورد بر گل نو بهاران

1 چو راون کشته گشت و فتح لنکا زنش بگرفت دست حور سیتا

2 به نزد رام نیکو سیرت آورد چو گنگ از آسمان باگیرت آورد

3 دوان آمد بسر در خدمت رام مهیا گشته بر پاداش ایام

4 نکرده رو به سویش رام و فرمود که چشمم بر زن بیگانه نگشود

آثار ملا مسیح پانی‌پتی

13 اثر از رام و سیتا ملا مسیح پانی‌پتی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر رام و سیتا ملا مسیح پانی‌پتی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی