1 تا من زعدم سوی وجود آمده ام از بهر تشهد بسجود آمده ام
2 تا من ز قیام در قعود آمده ام در پیش رخ تو در سجود آمده ام
1 در روی پری رخان چو در مینگرم جز روی تو می نیابد اندر نظرم
2 هر لحظه ز هر پریرخی حسن رخت بردیده کند جلوه بوجه دگرم
1 خرم طرب و نشاط و عیش آغازم خود را بخرابات مغان اندازم
2 زآنجا بقمارخانه راهی سازم تاهر چه مرا هست بکل دربازم
1 تا چند برو ز ذکر افسرده ام تاکی صفتت بادل پژمرده کنم
2 ناکرده نماز را قضا کردم لیک کز عمر بود قضای این کرده کنم
1 هادی طریق اهل تحقیق منم عارف بفنون جمع و تفریق منم
2 چون علم و حیا و حلم و صدقست مرا عثمان و عمر علی و صدیق منم
1 آن کس که بدو میشنوم میگویم وانکس که بدو هرطرفی میپویم
2 هم اوست زمن که هر زمان میگوید پیدا و نهان که او من و من اویم
1 گنجی که طلسم اوست عالم مائیم ذاتیکه صفات اوست آدم مائیم
2 ای آنکه توئی طالب اسم اعظم از ما مگذر که اسم اعظم مائیم
1 بر چهره یار ما نقابیست در جهان بر بحر وجود او حبابست جهان
2 در دیده تشنگاهن زآب هستی در بادیه طلب سرابست جهان
1 ای گشته عیان روی تو از جام جهان پیدا شده از نام خوشت نام جهان
2 پیدای جهان توئی و پنهان جهان آغاز جهان توئی و انجام جهان
1 گاه گاه بنفس خویش در پیچم من بینم چو رشته جمله در پیچم من
2 کی دعوی او کنم که من هیچ نیم با آنکه چو باز بنگرم هیچم من