ای آنکه تویی سوار در هر از کمال خجندی رباعی 37
1. ای آنکه تویی سوار در هر هنری
از وعده اسب دادیم دی خبری
1. ای آنکه تویی سوار در هر هنری
از وعده اسب دادیم دی خبری
1. ای گشته تو مشهور به شیرین سخنی
در نقل رباعیات تو پنج منی
1. با قامتت ای لاله رخ سوسن بوی
از جای رود چو آب سرو لب جوی
1. زلف تو که داشت عادت دل شکنی
میگفت به مشگ از پریشان سخنی
1. گفتم جانا گفت بگو گر مردی
گفتم مردم گفت که نیکو کردی
1. گفتم چشمم گفت مگر بی بصری
گفتم جانم گفت ز دستم نبری
1. گفتم چه کند دفع غمم گفت که می
گفتم چه زند راه دلم گفت که نی
1. گفتم قمرت گفت به چشمش گردی
گفتم شکرت گفت به چشمش خوردی