گر از خیام نیشابوری ترانهی خیام (صادق هدایت) 1
1. گر من ز می مُغانه مستم، هستم،
گر کافِر و گَبْر و بتپرستم، هستم،
...
1. گر من ز می مُغانه مستم، هستم،
گر کافِر و گَبْر و بتپرستم، هستم،
...
1. می خوردن و شاد بودن آیین من است،
فارغ بودن ز کفر و دین؛ دین من است؛
...
1. من بی می ناب زیستن نتوانم،
بی باده، کشیدِ بارِ تن نتوانم،
...
1. امشب می جامِ یکمَنی خواهمکرد،
خود را به دو جامِ می غنی خواهمکرد؛
...
1. * چون مُرده شوم، خاکِ مرا گُم سازید،
احوالِ مرا عبرتِ مردم سازید؛
...
1. * چون درگذرم به باده شویید مرا،
تلقین ز شرابِ ناب گویید مرا،
...
1. * چندان بخورم شراب، کاین بوی شراب
آید ز تُراب، چون روم زیرِ تُراب،
...
1. روزی که نهالِ عمر من کنده شود،
و اجزام ز یکدگر پراکنده شود؛
...
1. * در پای اجل چو من سرافکنده شوم،
وز بیخ امید عمر بر کنده شوم،
...
1. * یاران به موافقت چو دیدار کنید،
باید که زِ دوست یاد بسیار کنید؛
...
1. * آنانکه اسیر عقل و تمییز شدند،
در حسرتِ هستونیست ناچیز شدند؛
...
1. * ای صاحب فتوی، ز تو پرکارتریم،
با اینهمه مستی، از تو هشیارتریم؛
...