3 اثر از هرچه باداباد [۱۰۰-۷۴] در ترانه‌های خیام (صادق هدایت) خیام نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر هرچه باداباد [۱۰۰-۷۴] در ترانه‌های خیام (صادق هدایت) خیام نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار خیام نیشابوری / ترانه‌های خیام (صادق هدایت) خیام نیشابوری / هرچه باداباد [۱۰۰-۷۴] در ترانه‌های خیام (صادق هدایت)

هرچه باداباد [۱۰۰-۷۴] در ترانه‌های خیام (صادق هدایت) خیام نیشابوری

1 چون آمدنم به من نَبُد روز نخست، وین رفتنِ بی‌مراد عَزمی است درست،

2 برخیز و میان ببند ای ساقی چُسْت، کاندوهِ جهان به می فروخواهم‌شست.

1 چون عمر به سر رسد، چه بغداد چه بلخ، پیمانه چو پر شود، چه شیرین و چه تلخ؛

2 خوش باش که بعد از من و تو ماه بسی، از سَلْخ به غُرّه آید، از غُرّه به سَلْخ!

1 * جُز راهِ قَلَندرانِ میخانه مپوی، جز باده و جز سِماع و جز یار مجوی؛

2 بر کَفْ قَدَحِ باده و بر دوشْ سبو، می نوش کن ای نگار و بیهوده مگوی.

1 * ساقی غمِ من بلند‌آوازه شده‌است، سرمستیِ من برون ز اندازه شده‌است؛

2 با مویِ سپیدْ سرخوشم کز میِ تو؛ پیرانه‌سرم بهارِ دل تازه شده‌است.

1 * تُنْگی میِ لَعْل خواهم و دیوانی، سَدّ‌ِ رَمَقی باید و نصف نانی،

2 وانگه من و تو نشسته در ویرانی، خوشتر بُوَد آن ز مُلْکَتِ سلطانی.

1 * من ظاهرِ نیستی و هستی دانم، من باطنِ هر فراز و پستی دانم؛

2 با این‌همه از دانشِ خود شَرْمَم باد، گر مرتبه‌ای وَرایِ مستی دانم.

1 از من رَمَقی به سعی ساقی مانده‌است، وَزْ صحبتِ خلق، بی‌وفاقی مانده‌است؛

2 از بادهٔ دوشین قَدَحی بیش نماند. از عمر ندانم که چه باقی مانده‌است!

آثار خیام نیشابوری

3 اثر از هرچه باداباد [۱۰۰-۷۴] در ترانه‌های خیام (صادق هدایت) خیام نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر هرچه باداباد [۱۰۰-۷۴] در ترانه‌های خیام (صادق هدایت) خیام نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.