شب است ساقی! ساغرت از خلیلالله خلیلی رباعی 49
1. شب است ساقی! ساغرت کو؟
فروغ ماه و نور اخترت کو؟
...
1. شب است ساقی! ساغرت کو؟
فروغ ماه و نور اخترت کو؟
...
1. افسوس که زندگی دمی بود و غمی
قلبی و شکنجه ای و چشمی و نمی
...
1. ای سرو روان که نخل امید منی
وی مایهٔ جان که عمر جاوید منی
...
1. در باغ جهان تو هم گل زیبایی
بویا و دلانگیز و چمنآرایی
...
1. چه باشد زندگانی را بهایی
فسرده از نمی، خشک از هوایی
...
1. از بس خوش و مست و دلربا میآیی
چون باد بهار جانفزا میآیی
...