سالار از خالد نقشبندی مفردات (معما به نامی خاص) 13
1. سالار رسل، کریم و امجد
شاهنشه ملک دین احمد
...
1. سالار رسل، کریم و امجد
شاهنشه ملک دین احمد
...
1. غوث عالم، خواجه گردون فراز سربلند
یکه تاز عرصه تجرید شاه نقشبند
...
1. خاک پای حضرت صدیق شاه نقشبند
خالد درمانده تقصیر بار و مستمند
...
1. طمع دارد به فضل حی معبود
غلام خالد و صدیق محمود
...
1. فریاد ز دست دلبر سنگین دل
بیداد، ز بیداد مه مهر گسل
...
1. هست تعریفی ز تعریفاتت ای شیرین کلام
گاه حد و گاه رسم و گاه ناقص، گه تمام
...
1. چون قمری سرگردان، از جفت جدا مانده
از هجر سهی قدان، در دشت زنم کو کو
...
1. روی زمین جمله زبرجد شده
زاغ و زغن آخر ابجد شده
...
1. یک از یک چون فتد دو در میانه
شود نامت هویدا، ای یگانه
...
1. شد چو ماه از نسل زهرا منجلی
اختر برج شرف، سید علی
...
1. جدل با هزبر دمان میکنی
چنین میشوی، چون چنان میکنی
...
1. جلای آینه دل ز زنگ خود بینی
غلام حضرت ایشان، محمد حپینی
...